و چشمهایم به سمت باسن گرد او رفت
باسنش آنقدر گیرا بود که نمی توانستم از او به چیز دیگری نگاه کنم
او لباس زیر توری به تن داشت که شهوت مرا بیشتر میکرد
به آرامی به او نزدیک شدم و دستم را روی باسن داغ گذاشتم
او ناله کوتاهی کرد و من فهمیدم که او نیز مشتاق است
لحظه ای بعد او روی زمین دراز کشید و آماده عشق بازی شدیم
شهوت ما به اوج خود رسیده بود و ما همدیگر را در آغوش گرفتیم
سرانجام او به ارگاسم سقوط کرد و ما در کنار هم خوشحال بودیم
